محدثه امیری مقدم، ایران بان نو: از آنجا که خانواده سنگ بنای اجتماعی است و تحقق تمدن و فرهنگ و جامعه پویا و سازنده در گرو وجود خانواده پویا و بالنده است، زنان نقش مهم و بسزایی در خانواده دارند. این امر بهویژه در شرایطی که زنان به هر علتی سرپرست خانوار هستند، نقش پررنگتری ایفا میکند.
با این وجود، از آنجا که زنان سرپرست به دلیل عوامل متعدد فرهنگی، تاریخی و اجتماعی از جمله اقشار آسيبپذير در جامعه هستند، این افراد بيش از ساير زنان در معرض آسيبهاي اجتماعي قرار ميگيرند و نقشهای متعددشان با چالشهای بسیاری مواجه میشود. با این حال اگرچه در زندگیشان تنشها و آسیبهای اجتماعی و روانی بسیاری را تجربه میکنند اما از پا ننشسته و در جهت به دست گرفتن امور زندگی خود و فرزندانشان برآمدهاند.
***استراتژیهای مدیریت هیجانات منفی
فعالیت اقتصادی زنان سپرست خانوار در کنار ایفای سایر نقشهای اجتماعیشان همچون نقش مادری، جز با سازگار شدن با شرایط ناگوار و مدیریت هیجانهای منفی شناختی ممکن نیست. افراد در مواجهه با شرایط ناگوار از استراتژیهای مثبت و منفی مختلفی جهت تنظیم هیجانات استفاده میکنند و در این میان آنهایی که مدیریت هیجان-شناختی بهتری دارند از میزان سلامت روانی و سازگاری بهتری نیز برخوردار هستند.
سازگاری اجتماعی افراد را قادر میسازد تا رفتار خود را کنترل و تعاملات اجتماعی خود را تنظیم کنند. سازگاری اجتماعی انعکاسی از تعامل فرد با دیگران، رضایت از نقشهای خود و نحوه عملکرد فرد در نقشهاست و عواملی چون عوامل جسمانی، تربیتی، اختلالات هیجانی و عاطفی، ارثی، محیطی و اجتماعی بر آن مؤثر است. بنابراین بی شک زن سرپرست خانواری که در خانواده با ثبات، پرورش یافته و استعاداهایش توسعه پیدا کرده باشد، توانمندی بیشتری در کنترل این هیجانات منفی دارد.
آنچه اغلب در مورد زنان سرپرست خانوار نادیده گرفته میشود نیازهای روانی، عاطفی و هیجانی آنهاست. زنی که در کشاکش سختیهای زندگی، مبارزه با موانع فرهنگی، مشکلات اقتصادی و ضعف توانمندیهایش دچار آسیبهای متعدد اجتماعی شده و از سوی دیگر دغدغه افراد تحت سرپرستی خویش را دارد، به علت بیاطلاعی و عدم آگاهی از درک و شناخت احساسات و حتی چگونگی مقابله با شدت آنها، از هیجانهای خویش مستأصل شده و احساسات ناخوشایندی همچون اضطراب و نگرانی، افسردگی، سرزنش خود و دیگران دیگران و فرو افتادن در دام تله های بزرگتر روانی را تجربه میکند.
زنان سرپرست خانوار در جامعه ما فشارهای زیادی تحمل میكنند، این فشارها بر کارکرد اجتماعی و اقتصادی آنها نیز تأثیر میگذارد. بنابراین با افت کیفیت زندگی و رضایت از آن و در نهايت سازگاري ضعيف مواجهه میشوند. در این میان عواملی همچون پایگاه اقتصادی واجتماعی فرد، سن، دفعات تجربه، باورهای اعتقادی و … نیز به میدان آمده و شرایط آنها را پیچیدهتر میکند.
فشارهای اجتماعی تأثیر فراوانی بر رفتار فرد دارند و از سوی دیگر انسان موجودی انعطافپذیر است و نهتنها با محیط سازگار میشود بلکه محیط را با توجه به خواستههای خود دگرگون میکند. سازگاری و در رأس آن سازگاری اجتماعی تحت تأثیر فرهنگها و اعتقادات از جامعهای به جامعهی دیگر تفاوت دارد. مقررات، توقعات، اعتقادات، ارزشها، رقابتها، همکاریها، کارشکنیها، موانع و عوامل نیز در این میان دخیل هستند. ناهماهنگی در تعادل ساز و کارهای مشکل گشایی یا فرو گشودن مشکلات در ارتباط با تهدیدها منجر به ایجاد بحرانهای روانی میگردد.
بنابرآنچه که گفته شد تنظیم هیجان از طریق شناخت بهطور جدایی ناپذیری با زندگی زنان سرپرست خانوار آمیخته است و ممکن است علاوه بر فرآیندهای هشیار و ناهشیار شناختی، حیطه وسیعی از فرآیندهای جسمی، اجتماعی و رفتاری آنان رادر بر گیرد. بنابراین زنان سرپرست خانوار با کسب مهارتهای لازم و تنظیم هیجانات و با بالابردن سازگاری خویش میتوانند زمینه رویارویی با مسائل و مشکلات پیش روی خود را افزایش دهند، با محیط اطراف خویش انطباق بیشتری پیدا کنند.
*** اهمیت آموزش مهارت حل مسئله
آموزش مهارت حل مسئله موجب میشود زﻧﺎن ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﺧﺎﻧﻮار که اﻓﺴﺮدﮔﯽ، اﺿﻄﺮاب، ﺷﮑﺎﯾﺎت ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ و ﻣﺸﮑﻞ در رواﺑﻂ ﺟﻤﻌﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮي را ﺗﺠﺮﺑﻪ ﮐﺮدهاند، راحتتر با چالشهای پیش رویشان کنار آمده و در جهت حل آن برآیند.
زنان سرپرست خانوار به خاطر عدم حمایت اجتماعی مؤثر، نداشتن مشاغل پایدار وعدم استقلال اقتصادی، بیهمسری و فقدان خانوادهای که حمایتهای جدی از آنها داشته باشند، دائماً در نوعی نگرانی و استرس به سر میبرند که کیفیت زندگی آنها را عمیقاً تحت تأثیر قرار داده و کاهش میدهد. توانایی فهم هیجانات و تعدیل تجربه و ابراز مناسب هیجانات برای آنها مفهوم نبوده و هرگونه اشکال و نقص در تنظیم هیجانات آنان را در برابر مشکلات هیجانی چون افسردگی، ناسازگاری، اضطراب و فشار روانی آسیبپذیر مینماید. زنان سرپرست خانوار با یادگیری مهارتهای لازم و تنظیم هیجاناتشان در جهت با بالابردن سازگاری خویش میتوانند زمینه رویارویی با مسائل و مشکلات پیش رو را افزایش داده و با محیط اطراف خویش انطباق بیشتری پیدا نمایند.
آگاهی از هیجانات و فهمیدن آنها به عنوان عواملی طبیعی و قابل رفع؛ پذیرش هیجانات؛ توانایی کنترل رفتارهای هیجانی و رفتارکردن مطابق با اهداف و انعطاف داشتن در برابر شرایط از جمله عواملی است که تأثیر بسزایی در بهبود کیفیت زنان سرپرست خانوار و پشت سر گذاشت مشکلاتشان دارد.
مهارتهای اجتماعی همچون افزایش توانایی در تصمیمگیری، ارتقای توانایی در حل مسئله، افزایش توانایی تفکر خلاقانه و نقادانه و افزایش برقراری ارتباط مؤثر و سازنده در روابط میان فردی منجر به بروز رفتاریهای سازگارانه میشوند.
عوامل تربيتي، به خصوص ساختار خانوادگي و چگونگي ارتباط اعضاي خانواده به ويژه روابط والد- فرزندي، نقش مهمي در سازگاري روان شناختي و اجتماعي افراد دارد.
آموزش مهارتهای فردی، خانوادگی و اجتماعی منجر به خودآگاهی، همدلی، مسئولیتپذیری، توانایی مقابله با هیجانات و مقابله با استرسها میشود. همچنین آموزش راهبردهای تنظیم هیجان به معنای کاهش و کنترل هیجانات منفی و نحوه استفاده مثبت از هیجانات در این گروه خاص، جهت بهبود وضعیت زندگیشان بهمنظور مواجه با دوران سخت و مشکلات و اینکه بتوانند تغییرات مثبتی را در جهت تعاملات اجتماعی ایجاد نمایند، مثمرثمر و با اهمیت است. علاوه بر آن لازم به ذکر است افرادي كه مجهز به تنظيم هيجان هستند شادي بيشتري را تجربه ميكنند و به دليل توانايي كنترل موقعيتها، كارآمدتر ميباشند.
بنابراین آموزش مهارتهای حل مسئله به زنان سرپرست خانوار در جلسات گروه درمانی، جلسات مشاورهای، سمینارها و فضای مجازی کمک میکند زمانی که با حوادث فشارزا یا تهدید کننده روبرو شدند، هیجانها یا احساساتش را مدیریت یا تنظیم کنند و روی آنها تسلط داشته باشند.
پاسخ بدهید