ایران بان نو: رویا کاکاوند// مینو مهرجویی از وقتی به یاد دارد مادربزرگ را در حال پته دوزی دیده است. مادربزرگ 70 سال از عمر خود را صرف پته دوزی کرده است و عمه هم راه او را ادامه داده است. اما مهرجویی که همه عمر شاهد دستان هنرمند آنها بوده آرزوهای بلندتری در سر دارد. او شرکتی را در سال 1397 راه اندازی کرد به نام «شرکت مبل پته کارمانیا» تا از این طریق بتواند به احیا پته دوزی بپردازد که از دوره قاجار به بعد در حال افول است. او در این کار موفق شد و شرکتش به عنوان نخستین شرکت خلاق در حوزه صنایع دستی در کرمان انتخاب شد. حالا او عضو پارک علم و فناوری استان کرمان، عضو سازمان تجارت بین المللی، عضو هیات مدیره انجمن صنایع دستی استان کرمان، عضو انجمن صنایع دستی اتاق بازرگانی و عضو کمیسیون گردشگری و فرش و صنایع دستی، اتاق بازرگانی استان کرمان و عضو باشگاه صنایع دستی یونسکوی ایران است.
او برای تامین نیروی انسانی مورد نیازش منتظر نمیماند. به سراغ مناطق محروم می رود. روستاهایی که گرفتار دیو خشکسالی هستند. -بلایی که باعث بیکاری تمام مردان این روستاها شده است- حالا زنان و دستان هنرمندشان تنها منبع درآمد خانوارهای این روستاها هستند. مهرجویی اکنون با 65 تن از زنان یکی از روستاهای اطراف شهداد قرارداد بسته است و به آنها سفارش پته میدهد و بعد دستمزد آنها را پرداخت میکند. یک روستای دیگر را هم شناسایی کرده است و قرار است 108 بانوی دیگر هم برای او پته دوزی کنند و او کارهایشان را روانه بازارهای داخلی و خارجی کند. هرچند همهگیری کرونا بازارهای صنایع دستی را به رکود کشانده اما او ناامید نیست و به تلاشش ادامه میدهد.
مهرجویی یکی از مشکلات این حوزه کاری را وجود تولیدکنندگان و کارفرمایانی میداند که عملا از دوزندگان بیگاری میکشند و کاری که شاید ماهها طول بکشد تا دوخته شود را با قیمت اندکی از آنها میخرند. به همین دلیل او سعی میکند دستمزدی که به پته دوزان میدهد بسیار بالاتر از دیگر تولیدکنندگان و منصفانه باشد.
او معتقد است نیاز است تا مسئولان خودشان پای در این مناطق محروم بگذارند و مشکلات روستاهایی که حتی آب ندارند تا از پس سادهترین مسائل بهداشتی مانند سرویس بهداشتی و حمام بربیایند، ببینند. او میگوید:«مسئولان باید به این مناطق توجه ویژه داشته باشند.»
او در مورد مشکلاتی که در این راه دارد میگوید:« ما مشکلات بسیار زیادی داشتیم. ولی من صبر نمیکنم و منتظر حمایت نمیمانم تا حرکت کنم. هر چند برخی از مسئولان به جای حمایت کردن کارشکنی میکنند.»
او برای نمونه میافزاید:«من سراغ سازمان برنامه و بودجه رفتم تا با محیط های اقتصادی در قالب مناطق محروم ارتباط بگیرم. پیش از آن من خودم 400 روستای محروم را شناسایی کرده بودم که بتوانم با آنها همکاری کنیم. ولی متاسفانه برخی از مسئولان به من گفتند که شما نباید خودتان مستقیم به سراغ این روستاها و مناطق محروم بروید. باید ابتدا بیایید پیش ما و ما شما را معرفی کنیم. در حالی که واقعا نیازی به چنین کاری نیست. وقتی من هیچ حمایت مادی، وام یا تسهیلاتی از دولت نمیگیرم چرا باید منتظر بمانم دولت من را به این بخشها معرفی کند. آن هم وقتی خودم همه کارها را انجام دادهام. من حمایت مالی از مسئولان نمیخواهم. ما نیاز به حمایت معنوی داریم. دست کم اگر حمایت هم نمیکنند در راه ما سنگ نیاندازند.»
مهرجویی بزرگترین نیروی محرکه کارآفرینی را امید میداند و تاکید میکند:« به زنانی که میخواهند کاری را شروع کنند میگویم فقط امید داشته باشید. سختی و مشکل در هر کاری هست و هر کس که صبر کند و مشکلات و موانع را تحمل کند حتما به موفقیت میرسد.»
او امیدوار است روزی را ببیند که همه بانوان کارآفرین که در ایران و جهان کارآفرینی میکنند به موفقیت چشمگیر برسند.
پاسخ بدهید