ایران بان نو: سمیرا قریب// مسائل اقتصادی و مشکلات پیرامون آن، از مسائل مهم و اولویتدار است به گونهای که آن را در رأس اولویتهای فوری کشور قرار داده و تحرک اقتصادی صحیح و برنامهریزی شدهای را میطلبد. در چنین شرایطی ایجاد کسب و کارهای کوچکِ خانگی و یا کارآفرینی راهی برای مقابله با این مشکلات است، به گونهای که تمامی اقشار جامعه میتوانند با توجه مهارتهایشان در این عرصه به فعالیت بپردازند.
از این رو بانوان با مهارتهای بسیارشان در این عرصه حرفی برای گفتن دارند و همواره به صورت فعال در جامعه حضور یافتهاند؛ حتی برخی از آنها با وجود کمبود امکانات، سختی راه را به جان خریدهاند تا به موفقیت برسند. میتوان گفت نمونههای بسیاری از این بانوان کارآفرین وجود دارد، که فعالیت خود را از کسب و کارهای خانگی شروع کرده و با وجود مشکلات بسیار، پس از مدتی کارگاه و مغازه خود را راهاندازی کردهاند.
زهرا رجبی مدیر تعاونی بانوان گندم طلایی سرخ حصار، یکی از چندین بانوی کارآفرین است که کسب و کار خود را با پخت نان و شیرینی خانگی شروع کرده و با تلاش بسیار توانسته است تعاونی خود را در سال 90 به ثبت برساند.
رجبی در رابطه با نحوه راهاندازی تعاونی بانوان گندم طلایی سرخ حصار، توضیح داد: دو فرزند دارم و از آنجا که همسرم شغلی برای کسب درآمد نداشت، سرپرستی خانوادهام را برعهده گرفتم و از سال 60 خیاطی در خانه را شروع کردم و 38 سال در این حیطه به فعالیت پرداختم. خیاطی در خانه انگیزهای شد تا در سال 87 به پخت نان و شیرینی خانگی بپردازم و کارم را با پخت نان و شرینی برای معلمان و اولیای مدارس شروع نمایم و از آنجا که راهی برای امرار معاش خانوادهام بود تصمیم گرفتم آن را گسترش دهم. پولی را به امانت گرفتم و با آن مغازهای را نزدیک به خانهمان اجاره و تعدادی دستگاه دست دوم خریداری کردم و با افزایش تنوع فرآوردههای نانی توانستم سه نیروی دیگر را درکنار خودم مشغول به کار نمایم. بعد از آن بود که تصمیم گرفتم از بانک کارآفرینی تقاضای دریافت وام بکنم و مغازه بزرگتری را بگیرم.
باید بگویم که در ابتدا هدفم از راهاندازی این اشتغال کسب درآمد بود چرا که سرپرست خانوادهام بودم و با کار خیاطی یا نان و شیرینیپزی زندگیمان را می چرخاندم اما زمانی که فعالیتم را به طور جدی شروع کردم، هدفم اشتغالزایی برای بانوانی که مانند خودم سرپرست خانوار یا بیسرپرست بودند، شد تا از این راه کسب درآمدی داشته باشند. بعد از آن بود که با دوندگیها و مشکلات بسیار در سال 94 پس از سه سال توانستم وام صندوق کارآفرینیام را بگیرم و مغازه بزرگتری اجاره کنم و با خرید و سفارسش دستگاههای پیشرفته کارم را گسترش دهم.
رجبی ادامه داد: وقتی کارم را شروع کردم، هیچ چیزی از نانپزی و حتی تهیه خمیر بلد نبودم اما با پشتکار و علاقهای که داشتم پخت نان و شیرینی را از بانوان محله یا اقواممان یاد گرفتم. همچنین یکی از دوستانم که در کار تهیه نان فانتزی بود به من نحوه پخت نان فانتزی را یاد داد و درکنار نیروهایی که جذب کرده بودم پخت نان و شیرینی را آموزش دیدم. بعد از آن بود که توانستم نان و شیرینیپزی را به طور کامل یاد بگیرم و صفر تا صد این کار را به بانوان و کارآموزانی که علاقه داشتند در این حیطه فعالیت نمایند، آموزش دهم. همانطور که گفتم هدف اولیه من آموزش و ایجاد اشتغال برای بانوان سرپرستخانوار یا بیسرپرست بود و توانستم در سال 96 شش بانو را درکنار خودم مشغول به کار کنم اما متأسفانه به دلیل عدم همکاری و حمایت مسئولان و نهادهایی که بارها و بارها از آنها درخواست کمک کردم و خواستم که سفارشات خود را به من بدهند تا بتوانم انگیزه لازم برای ادامه کار و حمایت از نیروهایم را به دست آورم و با وجود آنکه در سال 90 تعاونی خودم را به ثبت رسانده بودم، هیچگونه اقدامی صورت نگرفت. این بانوان هم وقتی دیدند فروش نداریم و حقوقشان را خودم میدهم از پیش من رفتند. در حال حاضر یک پسر جوان برای کار نانوایی و یک خانومی که تحت پوشش کمیته امدادست در مغازهام مشغول به کار هستند.
مدیر تعاونی بانوان گندم طلایی سرخ حصار افزود: محصولات ما شامل نانهای رژیمی، سنتی، محلی و فانتزی و انواع کیکهای کاکائویی و وانیلی، کیکهای فانتزی و تولد، کاپکیکها، کیک یزدی، شیرینی نارگیلی، کشمشی و مشهدی است اما در حال حاضر به دلیل افزایش قیمتها و نایاب شدن قند، شکر و روغن پخت شیرینی من تعطیل شده و سفارش کیک و شیرینی را نمیپذیرم، و فقط تنور گلی نان ستنیمان روشن است.
میتوانم به جرأت بگویم، من تمام راههای ممکن برای بازاریابی و معرفی و فروش محصولاتم را طی کردم و از فروش و معرفی محصولات به صورت آنلاین از طریق شبکههای مجازی گرفته تا بازاریابی و تبلیغات حضوری را انجام دادم اما متاسفانه هیچ گونه حمایتی صورت نگرفت. حتی برای معرفی و ارائه محصولاتم در نمایشگاهها و جشنوارههای استانی شرکت کردم و شیرینی و کیکها را با دیزاین و طراحی زیبا ارائه دادم اما با آن که مسئولانی که در این نمایشگاهها حضور داشتند و از شیرینیهای من بسیار خوششان آمده بود متاسفانه هیچ نوع اقدام و حمایتی صورت نگرفت و دیگر از شرکت در این نمایشگاه و جشنوارهها دلسرد شدهام.
همچنین به بهزیستیهای شهر ری، شهر قدس، شمیرانات و ولیعصر نیز رفتم و با ارائه محصولاتم توضیح دادم که کیک و شیرینیهای ما بسیار ارگانیک و طبیعی هستند و سفارشات خود را به ما دهید اما با آن که همسرم مددجوی بهزیستی ست و آنها هم از محصولاتم خوششان آمده بود اما هیچ گونه حمایت و سفارشی صورت نگرفت.
از سویی دیگر نیز، با شیوع کرونا بسیاری از نان فانتزی فروشیهای شهرقدس به دلیل هزینههای زیاد و نبود بازار فروش تعطیل شدند و حتی وقتی مأمورانی از صنفمان به مغازه من آمدند،گفتند خانوم رجبی شما خیلی جسور هستید که با وجود این شرایط توانستهاید سر پا بایستید و اجازه ندادید کارتان تعطیل شود.
به هر حال، خدا را شکر میکنم که با آنکه تمام راههای ممکن را رفتم و نتیجه نگرفتم اما دلسرد و نا امید نشدم و باعث خوشحالی من است که تمام این عدم همکاریها و عدم حمایت مسئولین و نبود بازار فروش باعث نشد تا انگیزه و پشتکارم را از دست بدهم و همچنان ایستادم تا بتوانم موفق شوم و نتیجه صبرم را ببینم.
رجبی با بیان آنکه سختی و مشکلات بسیاری را در این راه تجربه کرده است، در رابطه با حمایت خانواده و اطرافیانش توضیح داد: خانواده من همسر و فرزندانم هستند، با آنکه انتظاری از فرزندانم نداشتم اما در روزهایی که به دنبال دریافت وام و راهاندازه کارگاهام بودم مرا بسیار حمایت و همراهی کردند اما همسرم مرا از این کار منع میکرد و میگفت موفق به دریافت وام و راهاندازی کارگاهم نمیشوم، من از ایشان ناراحت هستم که مرا برای رسیدن به هدفم دلسرد میکرد. همچنین خواهرهایم با آنکه از لحاظ مالی نمیتوانستند کمک کنند اما آن چند سالی که به دنبال وام کارآفرینیام بودم مرا دلگرم میکردند و شرایط خانه را برایم مهیا میکردند.
با این وجود باید بگویم که، از همان ابتدا که کار خیاطی را در خانه شروع کردم، تمامی کارهای خانه و تربیت فرزندانم را در کنار کارهای دیگری که برعهده داشتم خودم به تنهایی انجام میدادم و حتی به عنوان مربی باشگاه بدنسازی هم مشغول به کار بودم و در کنار همه این کارها و وظایف، تصمیم گرفتم درسم را ادامه دهم به دلیل آنکه در سن کم ازدواج کرده و نتواسته بودم مدرسهام را تمام کنم.
این بانوی کارآفرین ادامه داد: با آنکه در این چندین سال چالشها و سختیهای بسیاری را پشت سرگذاشتم و هیچگونه دانش و تجربهای کاری در این حیطه نداشتم اما خدا را شکر توانستم بر همه این مشکلات مالی، عدم همراهی و حمایت مسئولان و سازمانها غلبه نمایم و هدفم را دنبال کنم. من با انگیزه، پشتکار و علاقهای که به این کار و رسیدن به هدف اولیهام داشتم فعالیتم را ادامه دادم و توانستم نتیجه آن را ببینم.
رجبی میگوید قصد دارد تا در آینده فعالیت خود را گسترش دهد و بتواند به نتیجهای که انتظار آن را دارد برسد چرا که برای او همیشه جنبه معنوی کاری که انجام میدهد مهم است و قصد دارد محصولاتی سالم، ارگانیک و بدون هیچ گونه مواد افزودنی را به مشتریان خود ارائه دهد.
پاسخ بدهید